اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ٨٦ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
البته با تمام اين بيم و هراس ها، باز هم نبايد اميد خود را از دست داد. اينكه دوستان لطف آرده و اين آنفرانس را داير<br />
آرده اند قدم مثبتي است. همچنين آشور فرانسه هم گروهي از افغانها را، بنام پرسونل مديريتي آيندهء پارلمان، زير<br />
تربيه گرفته و آنها را در مورد نحوهء آار اداري و پروسيجر هاي پارلماني تعليم مي دهد آه باز هم قدم مثبت است.<br />
براي يادآوري مشكلات آار با پارلمان خاطره اي را مي گويم و داآتر صاحب نورزايي هم هستند، تأييد مي فرمايند.<br />
در وقت صدارت مرحوم ميوند وال من رييس تقنين بودم، داآتر صاحب نورزايي آمر عمومي اجراآت قضايي بود در<br />
وزارت عدليه و آقاي حقوقي يك شخص نيك و موثري بود آه مسايل سارنوالي را پيش مي برد و متأسفانه فوت آرده<br />
است. آقاي طبيبي وزير عدليهء ما بود. در مواقعي آه پارلمان مسايل را بحث ميكرد، آقاي طبيبي هر سه ما را دست<br />
گرفته به پارلمان مي برد. در ولسي جرگه، ما شاهد بحث ها مي بوديم. در آنوقت يك ولسي جرگهء بسيار خوب بود و<br />
مردمش ازين مردمي نبودند آه امروز ما از شان انديشه داريم. ولي ولسي جرگه، ولسي جرگه بود. گفتهء اعليحضرت<br />
آه در مصاحبهء خود با بي بي سي گفت آه پارلمان در هر جاي يك چيز بسيار خطرناك است و در هر جاي در<br />
پارلمان جنگ مي شود. اين مطلب را ايشان بنا بر تجاربي آه شخصاً در زمان طفوليت از فرانسه داشت و چيز هايي<br />
را آه در افغانستان ديده بود، مي گفتند. و پارلمان آيندهء ما ممكن است آه سر همهء پارلمانها را خاريده باشد. يكي از<br />
روز ها را بياد دارم آه من به همراه آقاي طبيبي و آقاي ميوند وال در ولسي جرگه بوديم و جلسه خاتمه يافت. آن روز<br />
به حدي هياهو زياد شده بود و تنش به حدي بالا رفته بود آه همگي آوشش ميكردند، زودتر از جلسه برآيند. وقت<br />
رفتن بود. آقاي داآتر ظاهر، رييس شورا بودند؛ ايشان در دهن دروازه استاد شده و در وقت خدا حافظي وقتي آقاي<br />
ميوند وال همراه داآتر ظاهر خان دست داد، داآتر ظاهر خان برايش گفت آه «هر آله راشي» و به صورت يك نوع<br />
طنز آه يعي ديدي! خوردي! هرآله راشي بيا هر وقت بيا آه همين حال سرت تير شود. ميوند وال مرحوم هم آه يك<br />
آدم بسيار ظريف و نكته سنجي بود، فوري به جواب داآتر ظاهر گفت آه «هر آله اوسي» يعني آه من خو بعضي<br />
وقتها مي روم و مي آيم به پارلمان، مگر تو هميشه همين جا باشي آه همين حالت را ببيني!! واقعاً در آنزمان آنقدر<br />
اوضاع در داخل پارلمان خراب مي شد آه هر وقت داآتر طبيبي مرحوم مي خواست به پارلمان برود بما مي گفت<br />
مثل اينستكه بطرف مرگ بروم.<br />
بهر حال با اين قانون اساسي و پارلمان دو اطاقه، آار ها آسان نشده است. با اين طرزاالعمل هاي دقيق، آميسيونهاي<br />
مشترك بين ولسي جرگه و مشرانو جرگه و صلاحيت هاي مشترك بين رييس جمهور و ولسي جرگه و از طرف ديگر<br />
با سنا و با خود شوراي ملي در مجموع؛ اينها چيز هايي است آه اصطكاك هايي زيادي را در راه پيشبرد سياست خلق<br />
ميكند.<br />
اگر دقت آنيم: تعيين خط مشي سياست به تصويب شورا مي شود و تطبيق آن به توسط رييس جمهور مي شود. اما در<br />
هيچ جاي قانون اساسي گفته نشده آه چگونه از طرف شورا در برابر رييس جمهوري آه از اين خط مشي بيرون شود<br />
و يك سياست شخصي را پيش ببرد، نظارت صورت مي گيرد. اين يكي از آلانترين نزاع ها و اصطكاك هايي است<br />
آه بسيار به زودي بروز خواهد آرد.<br />
علاوه بر آن، يك تعداد بسيار زيادي از فرامين تقنيني آه تا آنون از طرف رييس جمهور صادر شده اند، مشكل<br />
بزرگ ديگري خواهد بود. مخصوصاً در اوايل آار آه در يك روز تا ده تا فرمان تقنيني هم صادر شده است. در<br />
قانون اساسي هم گفته شده آه تمام فرامين تقنيني بايد در پارلمان رؤيت داده شده و توسط پارلمان منظور شوند.<br />
پارلمان افغانستان حتي با داشتن عالي ترين امكانات، همين مسئله فرامين تقنيني را به ده سال هم حل آرده نمي تواند.<br />
زيرا بايد تمام آنها را بررسي آند آه آيا با قانون اساسي موافق هستند يا ني. لهذا، چلنج هاي پيش روي پارلمان بسيار<br />
زياد است و در پهلوي آن همانطوريكه پيشتر عرض آردم، قانون اساسي ما آار ها را آسان نكرده است. اگر در قانون<br />
اساسي پارلمان يك اطاقه مي بود، يعني فقط ولسي جرگه مي بود، آار ها بسيار آسان مي شد، مثليكه در زمان رياست<br />
جمهوري داود خان بود. در افغانستاني آه نه فدراليزم است و نه اداره محلي مستقل است و نه پادشاهي است؛ آه ما به<br />
اعيان و به سناتور ها ضرورت داشته باشيم. در اين افغانستان من نمي فهمم آه ضرورت مجلس دوم (مشرانو جرگه<br />
يا سنا) چي است؟ چرا آه مجلس سنا از دو چيز نمايندگي مي آند: يكي از محل و ادارهء محل آه در برابر آسانيكه<br />
مستقيماً انتخاب شده اند، نقطه نظر محلي را بيان بدارند- ما اينرا نداريم. شورا هاي ولايتي آه در افغانستان هستند،<br />
تنها وظيفهء مشورتي دارند. يعني تنها به والي حكومت، مشوره مي دهند. لهذا، هيچ نوع عدم تمرآز يا ادارهء محلي<br />
درقانون اساسي افغانستان پيش بيني نشده است و اين يك خلاي فوق العاده بزرگ است؛ در شرايطي آه مردم خودشان<br />
بايد بياموزند و خودشان آارهاي خود را پيش ببرند. دوم، ما اعيان هم نداريم. پادشاهي خاتمه يافت و خاندانها هم<br />
رفتند. در سطح خوانين هم تغييرات بسيار زيادي واقع شد. قومندانها آمدند و جوانها داخل جهاد شدند. قدرت گرفتند،<br />
به سياست داخل شدند. ما آن جامعه اي را آه سر چند تا اعيان و خان استاده باشد و باز پادشاه بخواهد آه توسط آنها<br />
در يك مجلس دوم خود را در برابر ملت حمايه بكند- يعني آن چيزي آه در انگلستان قديم و در تمام مونارشي هاي<br />
قديم صورت گرفت- مجلس سنا فقط بحيث يك امتياز براي پادشاهان داده شد. زيرا بورژوازي آمد و قدرت را از