Ø§ï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi

More documents

Recommendations

Info

□ ١٧٣ افغانستان و پارلمان بحثی در اطراف عملکرد پارلمان ( علاوه بر آن،‏ نمي دانم تا چه حد شما يكي از متفكران بسيار بزرگ جهان اسلام را آه آقاي آريم سروش باشد،‏ مي شناسيد.‏ يقيناً‏ آه مطالعهء آثار وي مشكل ولي ارزنده است زيرا يك آدمي است آه بسيار جدي و مستقيم به مسايل تماس گرفته است.‏ وي به همراه آقاي محمد مجتهد شبستري،‏ محسن آديور و همين گروه روحانيون متفكري آه در ايران پيدا شده است،‏ در حاليكه خودشان عالم دين بوده و مسلمانهاي بسيار راسخ هستند،‏ ولي در مقابله با تفكرات ماآسيماليستي بنيادگرايي قرار گرفته اند.‏ اين افراد يك غنيمت بسيار بزرگ براي تفكر نوين ديني براي مسلمانها هستند.‏ نظريه آقاي سروش – آه البته ايشان نظريات نو زيادي دارند-‏ اينستكه در مسئلهء قرآن و در مسئلهء شريعت مخصوصا در مسئله منبع اساسي دين آه قرآن آريم باشد،‏ آنچه آه مهم است،‏ قرائت آن است.‏ و اين قرائت به يك شكل نمي شود.‏ اين قرائت مربوط و منوط است به شرايط بسيار.‏ مربوط است به ذهن اشخاص،‏ به طرز تربيهء شان،‏ به ميزان و نوع علم شان،‏ به مكان و جاي شان،‏ به زمان هاي مختلف،‏ به اينكه يك آدم چه تجاربي را در زندگي پيدا آرده است.‏ لهذا هر آسي آه يك قرائت ميكند،‏ با قرائت شخص ديگر فرق ميكند.‏ حالا،‏ اگر آسي بخواهد آه يك دولت اسلامي را سر قرائت شخصي خود بناء بكند-‏ چيزي را آه يك عده روحانيون آرده اند-‏ سروش مي گويد آه آنها حق ندارند آه نام آن حكومت را حكومت اسلامي بگذارند.‏ چون قرائت ها فرق ميكند،‏ پس حكومت هاي اسلامي موجود است.‏ يك شكل واحد از حكومت اسلامي موجود نيست.‏ لهذا،‏ يك گروپي آه يك برداشت خاص از حكومت اسلامي دارند،‏ حق ندارد آه تمام مسلمانان ساآن در حوزهء حكومت خود را مقيد به آن بسازند.‏ وقتي آه اينها در نظريه پردازي هاي خود پيش تر مي روند-‏ مخصوصاً‏ شبستري-‏ مي گويد آه اصلا خداوند نگفته است آه تاريخ را به همان قسمي آه ارادهء من است،‏ پيش ببريد.‏ چرا آه ارادهء مرا هم هر آدامتان يك تعبير برايش مي دهيد.‏ مي گوييد آه بخاطريكه خداوند گفته است من بايد تاريخ را به اين رقم پيش ببرم.‏ مسلمانها تاريخ را به هر رقمي آه زمان شان ايجاب مي آند،‏ پيش ببرند و اينطور يك سير ثابت و از پيش تعيين شدهء تاريخي – به اصطلاح دترمينيزم تاريخي-‏ در ساحهء اسلام به امر خداوند(ج)‏ وجود ندارد.‏ لهذا براي شخص خود من-‏ زيرا در اين مسايل هر آس حق دارد آه نظر خود را داشته باشد-‏ آار هاي اقاي سروش و مخصوصاً‏ شبستري فوق العاده قناعت بخش بوده است.‏ آار هاي فوق العاده انقلابي و فوق العاده چاره هاي اساسي را براي جهان اسلام سنجيده اند آه تا به امروز به اين شكل هيچكس اين جرئت را نكرده است آه به اين شكل مسلمانها را از همين جنجال بيرون بكشد.‏ بخاطريكه همين چيز هاي را آه شما گفتيد دايماً‏ در جهان اسلام تكرار شده مي رود،‏ در مجالس متعدد،‏ بين اشخاص متعدد،‏ وقت ها به همين ترتيب هدر رفته مي روند و هيچ هم انجام ندارند و باعث پس ماني مسلمانها و جهان اسلام مي شود.‏ باعث ازين مي شود آه در جهان اسلام،‏ مسلمانان يك دولت عصري،‏ منظم و مجهز خوب نداشته باشند.‏ از اين خاطر من انديشه دارم آه پارلمان ما دوباره به يك شوراي اهل حل و عقد تبديل مي شود.‏ متأسفانه ما فقط همين يك شكل را مي شناسيم.‏ ببنيد آه دنيا چقدر آميسيونها ساخت،‏ چقدر شورا ها ساخت.‏ چقدر تخنيك هاي جلسه گرداني را انكشاف داد و چقدر وسيلهء آار ساخت و ما مانده ايم در يك شوراي اهل حل و عقد آه آن هم هيچ معلوم نيست آه چه رقم بوده،چند دفعه داير شده است.‏ من به غير از يك دفعه داير شدنش،‏ ديگر در تاريخ اسلام چيزي نيافته ام.‏ به همين خاطر بايد ما يك نوع نگراني و ترس داشته باشيم.‏ اخطار بدهيم و بگوييم آه برادران به اين رقم آار ها پيش نمي رود.‏ چرا امروز پس مانده ترين مملكت دنيا هستيم؟ مسلماً‏ يك سلسله گپهايي در بين ما و شما هست آه باعث پس ماندگي ما شده است.‏ آنفرانس اسلامي آه شامل تمام آشور هاي اسلامي است،‏ يك منشور حقوق بشر اسلامي را قبول آرده است.‏ ولي در عمل هر آس آار خود را ميكند.‏ امروزه مقرراتي در افريقاي شمالي و ديگر آشور هاي اسلامي وجود دارد آه به يك ترتيبي راه را باز آرده اند و مثلا حقوق زن را به يك ترتيبي و به يك شكل ديگري تجويز آرده اند،‏ نه با همان محدوديت هايي آه مثلا حقوق زن دارد آه در مورد ارث و شهادت دادن و غيره آه نصف حقوق مرد است.‏ مخصوصاً‏ تونس و مراآش در اين مسايل پيشرفته تر هستند.‏ الجزاير آه مدتي پيش رفته بود،‏ اآنون با زعامت بوتعفليقه يك اندازه رگرسيون و عقب گرد آرده است آه بخاطر جنگ هاي داخلي شان است آه يك صد هزار نفر آشته شده است.‏ معمولا آوشش مي شود آه بدون سرو صدا يك راه حلي پيدا آنند آه در آن گير نيايند.‏ در غير آن هيچ امكان ندارد.‏ زيرا در همين اعلاميه حقوق بشر اسلامي،هر چيزي را آه مي گويند در آخر باز حواله داده است آه مطابق به شريعت.‏ مثلا آزادي اين است و اين است،‏ مطابق به شريعت.‏ به اين ترتيب در حقيقت در آخر جمله دوباره آنرا مسخ مي آنند.‏ در اعلاميهء حقوق بشر اسلامي،حقوق بشر را به حيث يك وجيبه شناخته است.‏ اينطور نيست آه بشر از خود حقوق داشته باشد،‏ بلكه ‏(آزادي هاي وي وجايبي است آه بشر در برابر خداوند دارد.‏ و لهذا هر چيزي را آه ميكند،‏ دوباره باز بايد پس به منبع اصلي مراجعه بكند آه آيا همان وجايب و تكاليف خود را به درستي انجام مي دهد يا ني؟ پس مفاهيم حقوق بشر و آزادي ها را به يك مفهوم ديني و مذهبي شامل ميكند و به يك استدلال ديگر و يك اساسات و متون حقوقي ديگر مي رود.‏ از اين شكل مودرن آه حقوق بشر را انسان بدست آورده و آزادي انسان همراه با خود انسان خلق مي شود و يك حق اوليه براي هر انسان است،‏ ازين مسايل خارج مي شود.‏
□ ١٧٤ افغانستان و پارلمان آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان آقاي جاويد:‏ مسلماً‏ در جهان اسلام،‏ از طرف متفكرين و نيز دولتها تلاش هايي صورت مي گيرد تا بين ارزشهاي اسلامي و ارزشهاي جهاني يك نوع هماهنگي و تلائم بوجود بيايد.‏ اما به نظر من آشور ما در آن حدي نيست آه در اين راه پيشقدم شود و دوباره راه هاي ناآزموده را بيازمايد.‏ همانطوريكه داآتر صاحب نورزايي ديروز فرمودند،‏ همسايهء ما بم اتوم مي سازد ولي ما قادربه ساختن يك اداره هم نيستيم.‏ پس با اين توانايي هاي اندك و با اين مشكلات عظيمي آه داريم،‏ بهتر است آه اين وظيفه را به همان آشور هاي اسلامي آه توانايي هاي بيشتري دارد،‏ واگذار شويم.‏ ما فقط بهتر است آه همان مشترآات را بگيريم و گپها را جمع آنيم و در مسايل اختلافي زياد وارد نشويم.‏ زمانيكه به پاي خود استاده شويم و يك ثبات لازم در آشور ما بيايد،‏ اين مسايل آه هميشه هستند و در آنزمان مي شود آه بحث هاي روشنفكري و تحقيقي در اين زمينه نيز صورت بگيرد.‏ پروفيسر فاضلي:‏ افغانستان بعد از حوادث ١١ سپتمبر بهترين فرصت را داشت آه از اين سه دهه بحران خود يك نتيجه گيري ميكرد و از پيامد هاي منفي آن يك ارزيابي درست مي نمود.‏ نه حكومت ايدئولوژيك آمونيستي نتيجهء خوب داد براي افغانستان و نه بنياد گرايي اسلامي.‏ اصلا بنياد گرايي اسلامي آه هيچ نتوانست آه يك دولت را بوجود بياورد.‏ اگر يك محتوايي وجود مي داشت،‏ اين بنياد گرايي اسلامي باز بين خود جنگ نمي آردند و يك دستگاهي را مي ساختند آه فعال مي شد و آار ميكرد.‏ آدم هيچ قبول آرده نمي تواند آه يك حزب است بنام وحدت اسلامي و يك حزب است بنام اتحاد اسلامي و در عين حال شديد ترين جنگها را هم همين ها بين خود مي آردند و همديگر خود را مي آشتند.‏ اين يك تجربهء بسيار بدي بود.‏ يك امتحان بسيار خرابي بود.‏ من از همان حوادث فهميدم آه اينها قادر به ساختن يك دولت نيستند.‏ اينها يك سلسله تصورات دارند.‏ تصوراتي آه انساني و معقول هم شايد باشد.‏ مگر از تصور خارج شدن و در سازندگي داخل شدن و اين تجربه اي را آه جهان غرب از خلال انقلابات و سياست طي آرده و نهاد ها را بوجود آورده و ميكانيزم هاي آنترول و نظارت و غيره ؛ ما قطعاً‏ از اين چيز ها عبور نكرده ايم.‏ ما نه رنسانس آرده ايم،‏ نه ريفورم آرده ايم،‏ نه انقلاب آبير فرانسه آرده ايم،‏ نه مگنا چارتا را ديده ايم.‏ در حاليكه غرب تمام اين قدم ها را يكي بعد ديگري برداشتند و هر مرحله را قوام بيشتر دادند.‏ ما از هيچكدام اينها تير نشده ايم و در عين حال باز هم رجوع ميكنيم به يك چيزي آه در آنجا هم چيز زيادي نيست آه قناعت فكري ما را فراهم بكند.‏ لهذا من آرزو داشتم آه همين فرصت تاريخي آه با عمليهء صلح پيدا شده بود و جهان آلاً‏ آمد و پشت سر افغانستان استاده شد و گفت آه در اينجا يك نقطهء بسيار خطرناك است و از اين جا آار هاي بسيار خرابي سر زد و در آينده هم سر مي زند؛ خراب آردن برجهاي امريكا از افغانستان برنامه ريزي شد،‏ لهذا اينجا بايد درست شود.‏ در اين حالت اگر ما يك طرز ديد ديگر مي داشتيم،‏ طرز ديدي آه بما مي گفت آه چه آار هايي را بكنيم آه به مودرن ساختن افغانستان منجر شود؛ يعني منجر شود به يك تربيهء ديگر سياسي آه با حوادثي آه واقع شد يك مقاطعه صورت بگيرد.‏ اما متأسفانه مقاطعه صورت نگرفت،‏ بلكه تمام همان عوامل پس دوباره زنده شد.‏ يعني ما دوباره به حالت برگشتيم.‏ من با تأسف مي گويم آه ما دوباره به همان حالت برگشته ايم واگر همين امريكايي ها نمي بودند،‏ باز دوباره در آشور ما جنگ صورت مي گرفت.‏ چرا آه هر آس در همان موقف حزبي،‏ قومي و سياسي خود،‏ همين حالا هم هستند؛ مثليكه همان روز ها بودند.‏ منتها در آنروز اسلحه در دست همه بود و آار ها را از راه جنگ حل مي آردند،‏ اما امروز،‏ يگانه مفاد جامعهء بين المللي اينستكه نمي ماند آه جنگ شود.‏ در غير آن آدام تكامل و تطور ديگري از لحاظ فهم ودرك سياسي يا مسئوليت سياسي يا سازماندهي سياسي آدام تغيري بوجود نيامده است آه ما با اتكاء به آن بتوانيم جامعه را بسازيم.‏ از اين خاطر ما يك فرصت تاريخي را از دست داديم.‏ ١٩٩٢ داآتر طاهر هاشمي:‏ سوال عمده اينستكه چرا ما نتوانستيم ازين بن بست برآييم؟ چه از لحاظ سياسي و چه از لحاظ اجتماعي.‏ در آشور هاي ديگر تمام تحولاتي آه مي آيد،‏ محصول يك سلسله انكشافاتي است آه در بستر زمان و در اثر مبارزات دموآراسي خواهي صورت گرفته است.‏ ولي جامعهء عقب ماندهء افغانستان فاقد يك فرهنگ سياسي بوده و انواع محدوديت هاي فهم ديني يا اجتماعي وجود دارد.‏ در افغانستان متأسفانه يك سلسله قرائت هاي بخصوصي از دين اسلام است.‏ يعني اينكه ما فقط در همان محدوده تنگ خود باقي مانده ايم و نخواستيم آه فهم و درك خود را درين زمنيه متحول بسازيم.‏ لهذا امروز مي بينيم آه در يك بحران و بن بست قرار گرفته ايم.‏ از يك طرف شرايط بين المللي ما را زير فشار گرفته است آه شما بايد حقوق بشر را رعايت آنيد و تحولات ديگري را بوجود بياوريد؛ از طرف ديگر در جهان اسلام و بخصوص در افغانستان تحول در مسايل درك و فهم ديني و مذهبي يك معضلهء بسيار بزرگ است،‏ بطوريكه مي تواند يك معضلهء اجتماعي هم ايجاد بكند.‏ لهذا در يك حالت بسيار نازك قرار گرفته ايم.‏ آيا حقوق بشر را به شكلي آه هست قبول بكنيم؟ و يا اينكه از لحاظ ديدگاه ديني به آن نگاه آنيم؟ درينجا مي بينيم ممكن است آه اساسات اسلام با يك مسئلهء مخالفتي نداشته باشد،‏ ولي طرز ديد ماست آه مانع آار است.‏ ما نمي توانيم آه اسلام را با آن ديدگاه و جهان بيني آه لازم است تفسير بكنيم.‏ آتاب صراط هاي مستقيم آقاي سروش چيز ديگري نيست غير ازينكه بفهماند آه يك راه واحد براي رسيدن به مسايل ديني وجود ندارد بلكه راه هاي گوناگون وجود دارد.‏
Page 2 and 3:
آنفرانس:‏ افغانستا
Page 4 and 5:
□ ٣ افغانستان و پار
Page 6 and 7:
-٢ -٣ فهرست مطالب فص
Page 8 and 9:
□ ٧ افغانستان و پار
Page 10 and 11:
□ ٩ افغانستان و پار
Page 12 and 13:
نگرشی بر سير تاريخی
Page 14 and 15:
□ ١٣ افغانستان و پا
Page 16 and 17:
□ ١٥ افغانستان و پا
Page 18 and 19:
□ ١٧ افغانستان و پا
Page 20 and 21:
□ ١٩ افغانستان و پا
Page 22 and 23:
□ ٢١ افغانستان و پا
Page 24 and 25:
ناي □ ٢٣ افغانستان
Page 26 and 27:
ندي □ ٢٥ افغانستان
Page 28 and 29:
ص،‏ □ ٢٧ افغانستان
Page 30 and 31:
□ ٢٩ افغانستان و پا
Page 32 and 33:
□ ٣١ افغانستان و پا
Page 34 and 35:
□ ٣٣ افغانستان و پا
Page 36 and 37:
□ ٣٥ افغانستان و پا
Page 38 and 39:
□ ٣٧ افغانستان و پا
Page 40 and 41:
□ ٣٩ افغانستان و پا
Page 42 and 43:
□ ٤١ افغانستان و پا
Page 44 and 45:
□ ٤٣ افغانستان و پا
Page 46 and 47:
□ ٤٥ افغانستان و پا
Page 48 and 49:
□ ٤٧ افغانستان و پا
Page 50 and 51:
□ ٤٩ افغانستان و پا
Page 52 and 53:
□ ٥١ افغانستان و پا
Page 54 and 55:
□ ٥٣ افغانستان و پا
Page 56 and 57:
□ ٥٥ افغانستان و پا
Page 58 and 59:
□ ٥٧ افغانستان و پا
Page 60 and 61:
□ ٥٩ افغانستان و پا
Page 62 and 63:
□ ٦١ افغانستان و پا
Page 64 and 65:
□ ٦٣ افغانستان و پا
Page 66 and 67:
□ ٦٥ افغانستان و پا
Page 68 and 69:
□ ٦٧ افغانستان و پا
Page 70 and 71:
□ ٦٩ افغانستان و پا
Page 72 and 73:
□ ٧١ افغانستان و پا
Page 74 and 75:
□ ٧٣ افغانستان و پا
Page 76 and 77:
دموکراسي افغانی يا
Page 78 and 79:
□ ٧٧ افغانستان و پا
Page 80 and 81:
ص ، □ ٧٩ افغانستان
Page 82 and 83:
ماهيت نظام و رعايت
Page 84 and 85:
□ ٨٣ افغانستان و پا
Page 86 and 87:
□ ٨٥ افغانستان و پا
Page 88 and 89:
□ ٨٧ افغانستان و پا
Page 90 and 91:
□ ٨٩ افغانستان و پا
Page 92 and 93:
□ ٩١ افغانستان و پا
Page 94 and 95:
□ ٩٣ افغانستان و پا
Page 96 and 97:
انتخابات پارلماني
Page 98 and 99:
□ ٩٧ افغانستان و پا
Page 100 and 101:
□ ٩٩ افغانستان و پا
Page 102 and 103:
□ ١٠١ افغانستان و پ
Page 104 and 105:
□ ١٠٣ افغانستان و پ
Page 106 and 107:
□ ١٠٥ افغانستان و پ
Page 108 and 109:
□ ١٠٧ افغانستان و پ
Page 110 and 111:
□ ١٠٩ افغانستان و پ
Page 112 and 113:
افغانستان در آستا
Page 114 and 115:
□ ١١٣ افغانستان و پ
Page 116 and 117:
□ ١١٥ افغانستان و پ
Page 118 and 119:
□ ١١٧ افغانستان و پ
Page 120 and 121:
□ ١١٩ افغانستان و پ
Page 122 and 123:
□ ١٢١ افغانستان و پ
Page 124 and 125: □ ١٢٣ افغانستان و پ
Page 126 and 127: فصل چهارم طرز العمل
Page 128 and 129: □ ١٢٧ افغانستان و پ
Page 130 and 131: □ ١٢٩ افغانستان و پ
Page 132 and 133: □ ١٣١ افغانستان و پ
Page 134 and 135: □ ١٣٣ افغانستان و پ
Page 136 and 137: □ ١٣٥ افغانستان و پ
Page 138 and 139: □ ١٣٧ افغانستان و پ
Page 140 and 141: □ ١٣٩ افغانستان و پ
Page 142 and 143: □ ١٤١ افغانستان و پ
Page 144 and 145: □ ١٤٣ افغانستان و پ
Page 146 and 147: □ ١٤٥ افغانستان و پ
Page 148 and 149: □ ١٤٧ افغانستان و پ
Page 150 and 151: □ ١٤٩ افغانستان و پ
Page 152 and 153: □ ١٥١ افغانستان و پ
Page 154 and 155: □ ١٥٣ افغانستان و پ
Page 156 and 157: □ ١٥٥ افغانستان و پ
Page 158 and 159: □ ١٥٧ افغانستان و پ
Page 160 and 161: □ ١٥٩ افغانستان و پ
Page 162 and 163: پروفيسر قاسم فاضلي
Page 164 and 165: □ ١٦٣ افغانستان و پ
Page 166 and 167: □ ١٦٥ افغانستان و پ
Page 168 and 169: □ ١٦٧ افغانستان و پ
Page 170 and 171: □ ١٦٩ افغانستان و پ
Page 172 and 173: □ ١٧١ افغانستان و پ
Page 176 and 177: □ ١٧٥ افغانستان و پ
Page 178 and 179: □ ١٧٧ افغانستان و پ
Page 180 and 181: □ ١٧٩ افغانستان و پ
Page 182 and 183: □ ١٨١ افغانستان و پ
Page 184 and 185: □ ١٨٣ افغانستان و پ
Page 186 and 187: □ ١٨٥ افغانستان و پ
Page 188 and 189: □ ١٨٧ افغانستان و پ
Page 190 and 191: □ ١٨٩ افغانستان و پ
Page 192 and 193: □ ١٩١ افغانستان و پ
Page 194 and 195: □ ١٩٣ افغانستان و پ
Page 196: □ ١٩٥ افغانستان و پ
show all

Ø§ï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ï­ïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi

Create successful ePaper yourself

Delete template?

Save as template?

Ø§ï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi