اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
□ ١٢٢ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
اکنون از لندن به صدا درآوريم. روشن است تنها به صدا درآوردن زنگ ها بسنده نيست. رسالت ما بار ها بالاتر از اين<br />
ها است. ما بايد راهکار ها و رهيافت های علمی را بنمايانيم. از ديدگاه ما راهکار های اصلی می تواند چنين باشد:<br />
١- بايسته است در ساختار و بافتار دولت دگرگونی هايی جدی وارد آورد. به اين تفصيل که در گام نخست، بايد وزارت<br />
های زايد را پيش از آن پارلمان دولت را وادار به حذف آن کند، لغو نمود. در اين جا می توان چند وزارت را با هم<br />
ادغام نمود. تجربه ادغام وزارت های پلان و بازسازی می تواند، الگوی خوبی در زمينه باشد. در گام دوم، پيش از<br />
رفتن به سوی پارلمان، بايدآن عده از وزيرانی را که احتمال آن می رود که از کابينه رای اعتماد نگيرند و يا احتمال<br />
آن می رود که در آينده در صورت استيضاح توانايی دفاع از خود را نداشته باشند، پيش از پيش کنار گذاشت يا به<br />
کرسی های ديگری گماشت.<br />
)<br />
-۵<br />
٢- بايد يک تيم مشورتی قوی در امور پارلمانی برای رهبران کشور تشکيل گردد و در آن کسانی شامل گردند که<br />
آگاهی کافی از مسايل حقوقی، عدلی، قضايی، اداری، سياسی و سياست خارجی داشته باشند و توانايی آن را داشته<br />
باشند تا در برابر چالش هايی ممکنه در پارلمان ايستادگی کرده بتوانند و وکيلان احساساتی و شايد هم عمدا برانگيخته<br />
شده را مهار نمايند.<br />
٣- بايسته است در پهلوی جا دادن شماری از نُخبه های ابزاری در مجلس سنا مشرانوجرگه)، شماری از شخصيت<br />
های انديشمند و آگاه نيز با توجه به شايستگی ها و توانمندی های علمی- اکادميک به عنوان سناتور های انتصابی راه<br />
يابند.<br />
۴- بايسته است به برخی از خواست های مشروع و معقول اپوزيسيون پيش از پيش رسيدگی کرد تا از پيش قدرت<br />
مانور را از آنان گرفت. در غير آن، دشوار خواهد بود در پارلمان با عقب نشينی های پی در پی ميدان اپوزيسيون را<br />
محدود کرد.<br />
روشن است که برای دستيابی به وحدت ملی و هسته ريزی نظام مشارکتی، بايد مسايل تباری، زبانی، مذهبی و<br />
منطقه يی را کنار گذاشت و بيشتر به ارزش های والاتری چون داشتن آرمان های مشترک، ديد مشترک، انديشه های<br />
مشترک، باور های مشترک و فرهنگ برتر مشترک تاکيد کرد. بايد افق ديد خود را گستره های تنگ به گستره های<br />
فراخ انسانی، افغانی و اسلامی ارتقا بخشيم و به جای ستيز و رويارويی و خشونت، مهرورزی و مهرگستری را پيشه<br />
سازيم. در غير آن، شايد در پارلمان با دردسر های بيشماری روبرو شويم. به ويژه اين که ممکن است اين مسايل از<br />
سوی برخی از گروه های تندرو به عمد دامن زده شود. کشيده شدن پای مسايل تباری، زبانی، مذهبی و ناحيه يی به<br />
پارلمان بسيار خطرناک است. به هر رو، بايسته است، به همچو مسايل پيش از آن که از سوی گروه های تند رو در<br />
پارلمان مطرح گردد و از آن بستری گسترانيده شود برای راه اندازی آشوب های بيشتر و ويرانگر تر، از همين اکنون<br />
پيش گيری شود.<br />
۵-يکی از بزرگترين چالش هايی که در برابر ما قرار دارد، بحران اداری است. دامنه يابی اين بحران که دردمندانه در<br />
کشور ما پا از مرز بحران فراتر نهاده و به فاجعه انجاميده است، اين خطر را به دنبال دارد که فاصله ميان مردم و<br />
دولت را فراختر گرداند و ناخرسندی ها و ناخشنودی ها را افزايش ببخشد. با اين کار، محبوبيت دولت کاهش پيدا نموده<br />
و اگر تدبير های بايسته سنجيده نشود، مشروعيت آن را نيز با چالش جديی روبرو خواهد گردانيد. انجام يک رشته<br />
ساماندهی های مديريتی بنيادی در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی از اولويت ها به شمار می رود.<br />
۶- دردمندانه، در عرصه توسعه فرهنگی، کار درخور توجهی- آن گونه که انتظار می رفت، صورت نگرفته است. اين<br />
در حالی است که کشور به کار روشنگرانه بزرگی نياز دارد و راه اندازی يک رستاخيز فرهنگی و انقلاب فکری از<br />
اولويت ها به شمار می رود. از سوی ديگر، نهادينه ساختن دمکراسی در کشور بدون زمينه سازی فرهنگی ناممکن<br />
است. برای پياده کردن دمکراسی در کشور، دست کم به دو پيش زمينه نياز است:<br />
- موجوديت فرهنگ دمکراتيک<br />
- موجوديت نهاد های مدنی ) جامعه مدنی)<br />
سوگمندانه ما در کشور هر دو را نداريم. و اين جز با راه اندازی مبارزه فرهنگی و پيکار بی امان روشنگرانه ناممکن<br />
است. بايسته است در بخش فرهنگ، ريشه يی ترين و بنيادی ترين ساماندهی ها صورت گيرد. بايد بی پرده گفت که<br />
فرهنگيان کشور از سياست های دولت در عرصه فرهنگ و کارکرد های آن سخت ناخشنود هستند و خواستار يک<br />
رشته دگرگونی های بنيادی. روشن است که رهبران کشور به مشاوران بسيار فرهيخته يی در عرصه فرهنگ نياز<br />
دارند – مشاورانی که توانمندی برنامه ريزی، تدوين استراتيژی و پياده کردن آن را داشته باشند.