اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ٧٦ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
آزادي آنها در رقابت و مشارکت سياسي<br />
وجود مکانيسم هاي حل منازعه نهادمند در درون ساختار سياسي<br />
خشونت زدايي از زندگي سياسي<br />
کيش زدايي از سياست در جهت تقويت ثبات سياسي<br />
مشروعيت چارچوبهاي نهادي و قانوني براي رقابت و سازش سياسي<br />
١<br />
.٢<br />
.٣<br />
.۴<br />
.۵<br />
.۶<br />
«.<br />
٢<br />
«.<br />
٣<br />
_١<br />
پاسخ به اين پرسش که چگونه و از کدام مسير مي توان به وضع مطلوب و مورد انتظار اين شاخص ها رسيد، اساسي<br />
ترين و دشوار ترين بحث توسعه سياسی است.<br />
در سطح سوم دموکراسي شدن، از ارزشهاي ديموکراتيک مي توان ياد کرد، جامعه واقعا" دموکرا تيک براساس<br />
باورها و ارزشهاي دموکرا تيک زندگي مي کند و فرهنگ مدرن و دموکراتيک در عمق باورهاي سياسي مردم ريشه<br />
دارد؛ اصول و کارکردهاي نظام سياسي را همين ارزشها مي سازند. دموکراسيهاي امريکاي شمالي و اروپايي در اين<br />
سطح جاي مي گيرند.<br />
دموکراسي در غرب تعارف و تظاهر نيست و غربيها تنها به نهادهاي دموکراتيک دلخوش نيستند. اين دموکراسي ها<br />
از يک سنت سياسي که براثر تجربه تاريخي تدريجي در طي چند نسل و با عبور از بحرانهاي ساختارشکنانه قوام<br />
يافته و ريشه دار شده است. بر همين مبنا الکسي دوتوکويل در کتاب «تحليل دموکراسي امريکا»، دموکراسي امريکا<br />
را«دموکراسي دهستاني» مي نامد و اصرار دارد که براي فهم روندهاي دموکراتيک در امريکا بايد از شيوه زندگي<br />
دهستانها و بعد شهرستانها و ايالات الگو گرفته شود؛ او از سطح جامعه و تحليل«آزادي دهستان» آغاز مي کند و به<br />
سطح شهر و ايالت و در نهايت سيستم فدرال مي رساند. اهميت آزادي دهستان تا جايي است که دوتوکويل مي گويد:<br />
«بدون تشکيلات آزاد دهستاني ممکن است مردمي بتوانند براي خود حکومتي ايجاد نمايند ولي جامعه فاقد روح آزادي<br />
خواهد بود به اين صورت از نظر توکويل، دموکراسي در امريکا «واقعا ناشي از مردم و مبعوث از طرف مردم<br />
است، چه بد و چه خوب، در هرحال دولتها از يک نوع توجه و عطوفت پدرانه مردم برخوردار بوده و حمايت مي<br />
شوند<br />
سطح اول و دوم «دموکراسي حداقلي» و سطح سوم «دموکراسي حداکثري» قابل تعريف است.<br />
شاخصه های دموکراسی افغانی<br />
ارزشهايی که از سنت سياسی دموکراتيک جامعه بر می آيند.<br />
در روند نوسازي زماني که از ارزشها و تغيير ارزشي جامعه سخن گفته مي شود از سطح به عمق و از روبنا به<br />
زيربناي رفتارها و فرهنگ سياسي مي رسيم و الگوهاي رفتار سياسي در جامعه قابل فهم و تحليل مي شود و<br />
بحرانهايي که در روند توسعه سياسي با آن روبرو مي شويم و واکنش نيروها و طبقات اجتماعي و ذهنيت و<br />
رفتارشناسي شان که در واقع پاسخ سنت سياسي به تغيير در نظام سياسي بايد دانسته شود.<br />
٤<br />
از آغاز سده بيستم، انرژي روشنفکران و دولت مردان نوساز افغان همواره براي تغيير ساخت «نظام سياسي<br />
مصرف شد و از «تغييراجتماعي» در رفتارها و ارزشها و بطورکلي سنت سياسي غفلت شده است. نوسازي سياسي<br />
در افغانستان صرفا کپي برداري از نمونه هاي غربي و الگوهای لائيک مانند ترکيه اخذ گرديد و نگرش روشنفکران<br />
و توده هاي مردم همدلانه نبوده است، شکافي که از نبود «نگرش همسو» ميان دولتهاي نوگرا و جامعه سنتي پديد مي<br />
آيد، از عوامل اصلي ناکامي تجربه هاي پيشين دموکراسي در افغانستان سده بيستم به شمار می رود. لئونارد بايندر از<br />
عالمان توسعه سياسي در باره اهميت سنت در روند گذار مي نويسد:<br />
«<br />
٢<br />
- به نقل از حسين بشيريه، موانع توسعه سياسي در ايران، تهران، نشر گام نو، ١٣٨٠، ص ١٢<br />
٣<br />
- الکسي دوتو کويل، تحليل دموکراسي امريکا، ترجمه رحمت ا... مقدم مراغه ايي، تهران، چاپ دوم، شرکت انتشاراتي علمي و فرهنگي، ١٣٨٣، ص ٦٠<br />
4 - Political System<br />
٤<br />
- همان، ص٧٢