اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
□ ١٠٧ افغانستان و پارلمان<br />
واليان انتخابي، ادارهء مرآزي، تأمين امنيت<br />
زياد روشنفكراني داريم آه اولاً انديشهء شان در گرو خودشان هست و ثانياً محتواي انديشهء شان يك محتواي سالم<br />
است، پيشفرضي است آه بايد در بارهء صحت و سُقم آن تحقيق شود.<br />
سوال دوم اينكه مسايلي را آه در بارهء اصلاح اداره فرموديد آه تشكيل مناسب ولي موثر و آارآمد باشد، پرسونل<br />
آموزش ديده و مجرب و تفويض صلاحيت ها به مامورين بر اساس قانون باشد؛ چيز هايي هستند آه در آتابهاي<br />
آلاسيك مربوط به اداره بوده و شما نيز به خوبي حق مطلب را اداء آرديد آه قابل قدر است. ولي مطلب اصلي اينستكه<br />
جامعهء ما با جوامعي آه اين آتابهاي درسي دانشگاهي براي آنها تأليف گرديده است زمين تا آسمان فرق مي آند. در<br />
جامعهء ما نپوتيزم (خويشاوند بازي) در عمق آن وجود دارد، در جامعهء ما روابط ارباب-رعيتي در عمقش وجود<br />
دارد، آن پرسونلي را آه بايد اين تشكيل را پيش ببرند از آجا مي اوريد؟ آورس هاي تربيوي شش ماهه و يا يك ساله<br />
براي اينكار اصلا آافي نيست، زيرا نمي توان يك نفر را خارج از محيط فرهنگي و اجتماعي آن تربيه نمود. آسي آه<br />
بيست يا سي سال را در محيطي نظير جامعهء ما تربيه شده باشد، لاجرم و ناخودآگاه، آغشته به روابط و مناسبات<br />
مخصوص جامعهء ما مي شود. جاييكه وفاداري هاي خانوادگي و قومي و ارباب-رعيتي متأسفانه بسيار قوي تر از<br />
وفاداري به اصول و پرنسيپ هاي اداري مي باشد. بنا بر اين سوال اصلي همان است آه اول ما اصلاح اداري را به<br />
وجود بياوريم و بعداً روشنفكران سالم انديش را در بطن آن ادارات سالم تربيه آنيم و يا اينكه اول روشنفكران سالم<br />
انديش و صادق آردار را بوجود آورده ، متشكل ساخته و به حرآت در آوريم تا آنها خود، حاملان اصلاح اداري گردند<br />
و اين دقيقاً همان داستان مرغ و تخم مرغ است.<br />
از طرف ديگر، مشكل ديگري آه اين طرح دارد اينستكه، در اين طرح زمينهء سياسي و اجتماعي در نظر گرفته نشده<br />
است. امروزه همانطوريكه خود شما در مورد تعداد آثير وزراي مشاوراشاره آرديد، بسياري از ادارات فقط بخاطر<br />
مصلحت هاي سياسي بوجود مي آيند، نه ضرورت هاي اداري و آاري. بنا بر اين در جامعه ايكه با ثبات نيست، در<br />
جامعه ايكه مصلحت هاي سياسي نقش بسيار برجستهء دارد، ناچار هستيد آه شما يك مقدار امتياز بخشي ها را در قالب<br />
تشكيلات اضافي انجام بدهيد؛ در غير آنصورت، تعداد مخالفان سياسي شما آنقدر زياد مي شود آه ممكن است آل اداره<br />
از دست شما خارج شود.<br />
داآتر نورزايي: يا بنشينيد و پشت هيچ جيز نگرديد. بگذاريد آه سير طبيعي پيش برود و خداوند هم عمر نوح (ع) را به<br />
شما بدهد. درست است مشكلات زياد است اما ما استاده شده نمي توانيم. «مرد بايد هراسان نشود، مشكلي نيست آه آسان<br />
نشود» ما بايد مشكلات را بر داريم. آاري آه سرراست باشد هيچ مشكلي ندارد. شما هر قدمي آه بگذاريد مشكلات<br />
وجود دارد، مخصوصا در جوامع عقب مانده به مشكل بر مي خوريد. به حدي مشكلات زياد مي شود آه به نزديكي<br />
هاي انتحار آدم مي رسد. ليكن اگر ملامت آنيد و اگر بگوييد آه نمي شود، ديگران هم همين راه را طي آرده اند. دنيا<br />
هم به اين حالتي آه مي بينيم، نبوده است. شما وقتي به پاآستان، به اسلام آباد مي رويد، مي بينيد آه اين شهر چقدر پاك<br />
و منظم است. آن شهر را، ديو نساخته است، چهار تا پاآستاني بود آه آمدند و شهر شان را ساختند. شما نمي توانيد اين<br />
آابل را بسازيد؟ همان عقل و علمي را آه پاآستاني دارد ما و شما نيز داريم. همان انجنيري آه در آنجا آار ميكند در<br />
اينجا هم آار ميكند. منتها او مي خواهد آار آند و نفر بالاترش مي خواهد آه آار آند اما در اينجا مي گويند آه ني<br />
مشكلات توليد مي شود. واضح است آه مشكلات وجود دارد اما بايد برداشته شود.<br />
اولين آاري آه بايد شود، اينستكه شما بايد يك ديدگاه ارائه بكنيد. ديد تان را بگوييد آه ما به آدام طرف پبيش مي رويم.<br />
دقيقا مردم افغانستان نمي فهمند آه به آدام طرف مملكت در حال حرآت است. شما به مردم يك ديدگاه بدهيد، يك<br />
استراتيژي را طرح آنيد يك پروگرام بسازيد تا ما بدانيم آه اين موتر دولت به آدام طرف مي رود تا ما برويم و راهش<br />
را و سرك اش را درست آنيم تا حرآت آن نرم و آرام باشد. هر آس وظيفهء خود را بداند آه اين موتر قصد سفر دارد.<br />
فعلا همين قصد و مقصد سفر معلوم نيست. بدتر اينكه همين موتر را ما تا حالا نساخته ايم. موتري آه انجن داشته باشد،<br />
بادي داشته باشد. سه چهار سال مي شود آه ما مصروف همين استيم آه اين موتر را چگونه بايد بسازيم. گاهي پرزه<br />
اش را تبديل مي آنيم، گاهي ارابه اش را. اصلا تا حالا اين موتر ساخته نشده است و مقصد سفر نيز معلوم نيست.<br />
تا زمانيكه يك پروگرام و يك نقشهء راه درست نشود آه ما آدام طرف مي رويم؟ چي مي خواهيم بكنيم؟ آار ها درست<br />
نمي شوند.