اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ٩١ افغانستان و پارلمان<br />
نمايندگي، مساهمت و نظارت سياسي در پارلمان آينده افغانستان<br />
٣<br />
جلب شود. مداواي ديگري آه شايد باشد، پلان مارشال است. يا مثلاً تحت قيموميت قرار دادن افغانستان است در ملل<br />
متحد و ازين قبيل طرح ها. براي مشكلي به اين بزرگي بايد طرح هاي بزرگ وجود داشته باشد. خداوند مغفرت آند،<br />
سيد شمس الدين مجروح را آه هميشه در نوشته هاي خود اشاره ميكرد آه افغانستان بيمار است و هيچ توان حرآت<br />
اعضاي خود را ندارد. خودش بخودي خود توان دوباره سر پاي استاده شدن را ندارد. ايشان اين مطلب را در وقتي<br />
مي گفتند آه هنوز طالبان و تروريزم بين المللي به افغانستان نيامده بود. بنا بر اين براي حل معضلهء عظيم افغانستان<br />
ما بايد طرح هايي را مدنظر بگيريم آه بسيار گسترده باشد و در اين راه اگر از راه هاي متداول و مسايل رايج هم<br />
عدول آنيم،باآي نبايد باشد. يعني اگر تجاويز ما بسيار محافظه آارانه و يا اعتدالي هم نباشد، عيبي ندارد. اگر يك ذرهء<br />
ديگر معضلهء افغانستان خرابتر شود، باور آنيد آه امريكايي ها و جامعهء جهاني هم در مي مانند و به نظر من از<br />
عراق بد تر مي شود و يك بحران دوم جهاني مي شود.<br />
در مورد مذهب آه اشاره شد، من خودم متولد شيعه هستم. چنداولي پخته. در فاميل بسيار مذهبي تشييع هم آلان شده<br />
ام. من وقتي آه راجع به مذهب شيعه گپ مي زنم با فهم مسايل است. ولي آنطور مقايسه آردن ها بيمورد است. در<br />
وقتي آه قانون اساسي تدوين مي شد، من گفتم آه اين مسئله قابل غور است، اما راه حلش به اين شكلي آه واقع شد،<br />
نبود. براي اينكه من يك مملكت مسلمان را نمي شناسم آه ازين راه استفاده آرده باشد. در بسياري ممالك مسلمان اقليت<br />
مذهبي شيعه وجود دارد، مگر ازين راه به قضيه وارد نشده اند. يك روز آسي به من تلفون آرد، بخاطريكه من در يك<br />
مصاحبهء راديويي هم گفته بودم آه همين داخل آردن مذهب تشييع در قانون اساسي آار خوبي نشده است. البته من<br />
دلايل دارم و آن دلايل هم از نوع ديگري است و من مي توانم بشما بگويم. به هر حال آن شخص وقتي اين مصاحبه ام<br />
را شنيده بود، بمن تلفون آرد آه خودت چرا اين گپ را گفته اي؟ بالاخره بمن گفت آه اين خو يك دستاورد است. من<br />
به آن دوست گفتم آه اين دستاورد نيست آه دو مذهب را در قانون اساسي بياوريد. من گفتم آه دستاورد اين مي بود آه<br />
هر دو مذهب در قانون اساسي افغانستان، وارد نمي شدند و بجاي آن قانونيت محض در داخل افغانستان رايج مي شد.<br />
در وقت ساخته شدن قوانين،از راه هاي حل خوب هر دو مذهب استفاده مي گرديد. در وقت تصويب قانون اساسي<br />
١٩۶۴ هم ما همين راه را پيش گرفته بوديم. يعني يك قانوني بيايد آه مورد قبول همهء فرقه هاي مذهبي باشد. در<br />
آنصورت وحدت ملي بهتر تحكيم مي يافت. وفاق اجتماعي بهتر مي شد. اما درين حالت، در يك محكمه يك گوشه<br />
چهار تا اهل تشييع استاده مي شوند و در جاي ديگر چهار تا تسنن و قاضي بيچاره هم درين بين مي ماند آه چه بكند.<br />
تربيه آردن قضات وارد به اين باريكي هاي مذهبي و در عين حال وارد به قوانين مودرن نيز آار مشكل و پر هزينه<br />
و وقت گيري است.<br />
از طرف ديگر، به شما عرض آنم آه شريعت يك چيز بسيار گنگ است. چيز هايي است آه در يك قانون موضوعه<br />
نيامده است. آل آن در آتابهاست. وقتي آه شما آنها را از آتابها بكشيد، هر آس به يك رقم و يك نوع آنها را از آتابها<br />
مي آشد. هر آس يك مرجعيتي براي خود مي سازد. براي اينكه حالت حقوقي افغانستان واضح و ثابت شود. چرا آه<br />
يك نفر مجرم شده نمي تواند، تا زمانيكه بفهمد قانون چه مي گويد. هر توصيف جرمي ايجاب مي آند آه قبلا، قانون<br />
آنرا به حيث توصيف جرمي شناخته باشد. اگر يك چيزي در شريعت مي باشد آه ده تعبير مي داشته باشد، يك آدم<br />
چطور مي فهمد آه آارش جرم است يا نيست؟ بايد يك قانون وجود داشته باشد. ما آه قانونيت مي گويم و قانونمندي<br />
مي گوييم و دنيا را قبول مي آنيم آه راه صحيح را پيش گرفتند آه يك قانون را بوجود آوردند. دنيا هم از خود دين و<br />
مذهب داشتند. اما آنها فهميدند آه اگر ما اين مسئله را در سطح قوانين چاره نكنيم،وحدت ملي ما تأمين نمي شود. از<br />
همين خاطر است آه من مي گويم در افغانستان بايد فقط يك قانون مي بود. اما من نمي گويم آه اين مسئله همين فردا<br />
از بين برود، بلكه بايد به مرور زمان و تدريجي باشد. سير حرآت ما بايد به ترتيبي مي بود آه پنج سال بعد، ده سال<br />
بعد، ديگر آسي از شريعت بحيث منبع حكم قاضي گپ نمي زد. منبع حكم قاضي بايد تنها قانون باشد. اما شريعت<br />
بحيث فرهنگ ما، بحيث اعتقادات ما، جاي خود را دارد. آنرا هيچكس از بين برده نمي تواند. آسي آه مسلمان باشد،<br />
خواه مخواه بدون ارادهء خودش بدين خود وابستگي دارد. هر روز هر آدام ما وشما منابع شريعت خود را در گفته<br />
هاي خود مي آوريم و مي گوييم: خدا مهربان است، انشاءاالله، به خدا اينطور است يا آنطور نيست و...آل اين ها گپ<br />
هاي شريعت است. به اين خاطر اين مسايل بايد مورد غور عميق قرار بگيرد و ما ديگر فرصت آنرا نداريم آه با<br />
مقوله هاي بسيار ساده، مشكلات بغرنج و پيچيدهء خود را و سرنوشت مملكت و مردم خود را به اين مقوله ها بسپاريم.<br />
داآتر نورزايي: دو مذهب در يك دستگاه قضاييهء يك مملكت اجازه نيست. براي اينكه مذهب يك موسسه حقوقي است.<br />
و در تمام دنيا آه شما ببينيد،هر مملكت يك موسسه حقوقي دارد. دو موسسه حقوقي را قبول آرده نمي تواند. البته در<br />
3<br />
مارشال پلان: اشاره به طرح آمك فراگيري است آه بعد از جنگ دوم جهاني و تقسيم دو آلمان به دو بلاك شرق و غرب، امريكا آن طرح<br />
را براي بازسازي اقتصاد آلمان عملي آرد و پروفيسر ارهارد، معمار اقتصادي آلمان غربي، با استفاده از آن طرح توانست، اقتصاد<br />
ورشكستهء بعد از جنگ دوم جهاني آلمان غربي را دو باره سر پاي خود استاده آند. (تدوين آننده)