اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ٢٨ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
هويت هاي مادون ملي، همانند: قوميت، نژاد ومحله گرايي مي شود؛ زيرا محروميت هاي عيني اقتصادي و سياسي<br />
و يا اجتماعي، با آگاهي طبقات محروم از محروميت، در نوعي ايدئولوژي تبلور مي يابد آه احتمالا ايدئولوژي<br />
هاي قومي و مذهبي وتعارض ناشي از ان، بر اين اساس شكل مي گيرد.<br />
.<br />
١<br />
٢<br />
٣- مفهوم «ساختار ملي «<br />
در طول تاريخ جوامع سنتي، وفاداريهاي افراد به سلسله هاي پادشاهي بود نه به منافع جمعي مردمي آه در يك<br />
حوزهء جغرافيايي مشخص بنام آشور زندگي مي آردند. تاريخ اين جوامع، در واقع تاريخ مطالعهء سلسله هاي<br />
پادشاهي مختلف مثل صفاريان، طاهريان، سامانيان، غزنويان، سلجوقيان و... مي باشد نه تاريخ يك ملت مشخص در<br />
يك محدودهء جغرافيايي مشخص.<br />
بنا بر اين در جوامع سنتي مفهومي بنام ساختار ملي شكل نگرفته و قوام اين مفهوم فقط در بستر جوامع مُدرن ميسر<br />
است. «ساختار ملي» عبارت است مجموعه از معيار ها و ارزش هاي پايداري آه شهروندان، فراسوي نوع حكومت<br />
و سياست هاي روز به آن ها باور دارند و براي نگهداري آنها مي آوشند بعبارت ديگر در جاييكه ساختار ملي<br />
قوام پيدا آرده باشد، نزاع بر سر حكومت، تا حد نابودي زيرساختهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ملي در آشور<br />
به پيش نمي رود. آنش گران سياسي خط هاي قرمزي را براي خود قايل هستند وعبور از آنرا جايز نمي دانند. اين<br />
خط هاي قرمز ممنوعه منطبق بر مفهوم ساختار ملي بوده و در واقع محدودهء آن حفظ منافع علياي ملي است. مفهوم<br />
«ساختار ملي» در جوامعي آه هنوز مرحلهء ملت شدن را پشت سر نگذاشته اند، شكل نگرفته است. بنا بر اين در<br />
اين جوامع، تلاش براي آسب قدرت سياسي حد ومرزي ندارد. نسل آشي، سياست زمين سوخته، آوچاندن اجباري<br />
افراد، آمك گرفتن از قدرت هاي خارجي براي پيشبرد اين سياست ها، همكاري با تروريستان بين المللي، تشويق<br />
آشت مواد مخدر،.... همه و همه براي آسب و يا حفظ قدرت سياسي مجاز تلقي مي گردد. اما در آشور هاييكه<br />
مفهوم «ساختار ملي» شكل گرفته است، مخالفين سياسي و دولت، در مخالفت با يكديگر حد و مرزي را قايل هستند<br />
و به اصطلاح يك خودسانسوري در نخبگان سياسي وجود دارد. مثلا هنگام تجاوز خارجي ممكن است موقتا اختلاف<br />
با دولت را آنار بگذارند و براي دفاع مشترك از ميهن، با آن دولت همكاري نمايند. در جوامع در حال گذار،<br />
بخصوص جوامعي آه از مرحله ملت شدن به معناي امروزين آن عبور نكرده اند، مفهوم «هويت ملي» و «ساختار<br />
ملي» يا وجود ندارد و يا اينكه بسيار آمرنگ و بي رمق است.<br />
.<br />
٣<br />
٤<br />
ح.<br />
در اين جوامع، نهاد پارلمان از يكطرف عرصهء آشاآش ها و منازعات شديد بر سر تعريف مفاهيمي نظير «هويت<br />
ملي»، نقش خُرده فرهنگ هاي قومي در تكوين فرهنگ ملي و... خواهد بود و از ديگر طرف، براي نخبگان سياسي<br />
و ملي انديش موجود در پارلمان فرصتي را فراهم ميكند تا بر سر بازتعريف مفاهيم مذآور به توافق جمعي (اجماع)<br />
بين خود برسند و با تصويب قوانين مربوطه منافع ملي را در قالب قوانين مصوبهء خود، روشن ساخته، در تحكيم و<br />
روال مند آردن آن مفاهيم بكوشند.<br />
۴- مفهوم قانون:<br />
در جامعهء در حال گذار، برداشت از مفهوم قانون نيز يكسان نيست.<br />
قانون را محور تنظيم روابط ميان افراد جامعه تعريف ميكنند واز اصلي ترين ويژگيهاي يك جامعه مدني رو به<br />
رشد را حاآميت قانون درآليه شؤون آن جامعه ميدانند اآميت قانون يكي از اصول مهم سياسي و حقوقي است آه<br />
بشر از ديرباز در پي تحقق آن بوده است. از يونان باستان تاآنون درباره اين، اصل، معاني ارزشها و ويژگيهاي آن<br />
سخن گفته شده و ميشود.<br />
قوانين در تحليل نهايي، صورتبندي حقوقي مقولاتي است آه به طور واقعي و عيني در آنش اجتماع جريان دارند.<br />
اين صورتهاي حقوقي، مبتني بر برآيند قوا و نيرو هاي واقعي اجتماعي هستند. لذا قوانين، هر اندازه آه آحاد اجتماع<br />
درتدوين آن مشارآت داشته باشند، آيينه هاي را مي مانند آه منعكس آنندهء چهره واقعي اجتماع است.<br />
البته در جوامع درحال گذار، برخي قوانين آه مبتني بر «ارزشهاي عمومي حقوق بشر» استوار هستند، ناگزير و<br />
عليرغم اينكه ممكن است ظاهرا با ارزشهاي متداول در جوامع بسته وسنتي نا هماهنگ باشند؛ نيز مد نظر گرفته مي<br />
2 National Structure<br />
1<br />
وود و شرمن، ديدگاه هاي نوين جامعه شناسي، ترجمه مصطفي ازآيا، ص ١٧٢<br />
3<br />
4<br />
چنگيز پهلوان، در جستجوي ساختار هاي نوين منطقه اي،<br />
عباس عبدي، «قانون،<br />
قدرت، فرهنگ»<br />
٧١ ص،<br />
فصلنامهء گفتگو شماره سوم، (دي ماه ١٣٧٢)