اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
□ ٤٠ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
١<br />
جايگاه پارلمان در هر يك از رويكرد هاي اقتدار گرا و يا دموآراتيك، فرق هاي اساسي و بنيادي پيدا خواهد آرد.<br />
پارلمان در يك دولت اقتدار گراي پاتريمونيال، به يك نهاد تشريفاتي و پر خرج مبدل مي شود، در حاليكه پارلمان در<br />
يك روند پوياي ديموآراسي- باوجود تمام مشكلات و نارسايي هاي آن- مي تواند به قوام فرهنگ ديموآراسي، بلوغ<br />
احزاب سياسي با پايگاه هاي اجتماعي مشخص و رواج فرهنگ رقابت سياسي سالم و سازنده آمك نموده، از اين<br />
طريق به تحكيم ثبات و صلح در افغانستان منجر شود و يك نمونهء آامل از موفقيت مبارزه عليه تروريزم به ساير<br />
آشور ها ارائه نمايد.<br />
دولت مرآزي قوي، يعني يك سيستم اداري و بيروآراسي آارآمد آه بتواند برنامه هاي مشخص را براي بهبود وضع<br />
زندگي آحاد مردم افغانستان طراحي و اجرا نمايد؛ با يك دولت ميليتاريست سرآوبگر نمي تواند و نمي بايد يكي<br />
انگاشته شود. در طول ساليان دراز، دولت هاي سرآوبگر داشته ايم بدون اينكه به ترقي و رفاه برسيم اساساً يك<br />
دولت اقتدار گرا با خصلت پاتريمونياليستي، آه خود از فساد اداري و فساد اجرايوي رنج مي برد؛ چگونه مي تواند<br />
جامعه را به صلاح رسانده و اصلاح نمايد. يك دولت توسعه گرا، خود بايد به لحاظ ساختار و تشكيلات توسعه يافته<br />
و مُدرن باشد؛ وگرنه خفته را خفته آي آند بيدار؟<br />
در طبيعت ديوانسالاري نوپاتريمونيال فساد اداري نهفته است و علت اين امر نيز آن است آه ديكتاتور «آدم» هاي<br />
خودش را از ترس آودتا به مناصب حساس ميگمارد و مانع از شكلگيري يك نيروي مترقي و آارآمد ميشود.<br />
رژيمهاي پاتريمونيال اقتدارگرا، بخشهاي مهم اقتصادي را در انحصار دارند، آنترل شديدي بر جريان اطلاعات و<br />
عقايد چه در مكاتب و چه در رسانههاي گروهي اعمال ميآنند، و مشاغل آليدي در اختيار آنهاست.<br />
از طرف ديگر پاتريمونياليزم يك ساخت اقتدار گرا با فضاي مسدود سياسي است آه نقاط آسيبپذير زيادي در برابر<br />
شكلگيري يك مخالفت گستردهء خشن دارد. از ديگر نقاط ضعف آن وجود طيف آثير مخالفان، تندرو شدن<br />
سياستمداران ميانهرو و اصلاح طلب و تمايل روز افزون به استفاده از زور است.<br />
از آنجا آه در اروپاي غربي جامعه مدني زودتر شكل گرفت و حداقل طبقات زميندار توانستند در برابر دولت به<br />
استقلال دست يابند و موجوديت خود را قانونمند آنند، تمرآز و تقويت ديوانسالاري مرآزي، باعث افزايش نقاط<br />
آسيبپذير آن در مواجهه با جنبشهاي توده اي نشد. بر عكس در ساخت پاتريمونيالي خاور ميانه آه جامعه مدني<br />
توسط دولت اقتدارگرا بلعيده ميشود، هر درجه از تمرآز قدرت، ميزان آسيبپذيري دولت را در برابر جنبش هاي<br />
توده اي و عمومي بالا ميبرد.<br />
اگر ساختار اجتماعي قبايلي جامعه را به ساخت پاتريمونيالي سياست در افغانستان تزريق آنيم و بعدا يك دولت اقتدار<br />
گرا را از دل آن بيرون بكشيم، در واقع چيزي جز يك دولت سرآوبگر، ميليتاريست، فاسد و فساد آور خلق نمي آنيم<br />
آه واضحا نمي تواند انتظارات ترقي و پيشرفت و رفاه عامه را برآورده سازد. مضافاً، اين تئوري در تناقض با<br />
نظريه جديد آمارتيا سن هندي تبار، برنده جايزه نوبل سال در اقتصاد است؛ آه در نظريه اش تحت<br />
عنوان اقتصاد رفاهي ، امكان رسيدن به توسعه و انكشاف را توسط يك دولت اتوريتار رد و نفي آرده و برعكس<br />
دستيابي به انكشاف اقتصادي را از طريق يك دولت توسعه گراي دموآراتيك امكان پذير و بلكه يگانه راه مي داند.<br />
( ١٩٩٨)<br />
)<br />
٢<br />
آفات نوسازي اقتدارگرايانه<br />
نوسازي آمرانه مشكل اساسي آشور هاي درحال گذار آورياي جنوبي، چيلي، برازيل، ارجنتاين، آولمبيا و...) در<br />
١٩٩٠ ميلادي بود. در اين آشور ها با پذيرش اقتصاد بازار آزاد، خصوصي<br />
طي دهه هاي<br />
سازي فابريكه جات صنعتي، سرمايه گذاري خارجي، گسترش صادرات، آوچك آردن دولت و.... سعي مي شد تا<br />
نرخ رشد وانكشاف اقتصادي بالا بدست آيد.<br />
١٩٧٠ و ١٩٨٠ و<br />
نوسازي آمرانه بدون انسداد سياسي وسرآوب گستردهء مخالفان امكانپذير نبود. اما در پايان دههء ٨٠ و آغاز دههء<br />
٩٠ ميلادي قرن بيستم مطالبات سرآوب شدهء سياسي، فساد فراگير دولتي و اداري و شدت عمل پوليس منجر به<br />
آشوب و مظاهرات وسيع گرديد. اين نوع رژيمها براي سرآوب و آنترول جامعه به يك سازمان پوليسي-استخباراتي<br />
1 Amartya Sen, born Nov. 3, 1933, Santiniketan, India<br />
2 Welfare economics