. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
"اگه اون به چیزی عین تو نگاه می کنه من برای محافظت خودم در برابر زشتی اونحتما عینک افتابی الزم دارم."مدیر اسمیت مداخله کرد:"امیدوارم همه چیز بین شما دو تا خوب باشه. ما هنوز بودجه قفسه های جدیدمون رو دریافت نکردیم"بعد او بازویش را دور ان عوضی حلقه کرد و گفت:"شنیدم توی بازی دیروز تو گل پیروزی رو زدی"انها برگشتند و مدیر اسمیت و ترور یک بحث ورزشکارانه را شروع کردند"من با سردر گمی از بکی پرسیدم:"اون از کجا می دونه؟""ااه، حدس می زنم مردم.... می دونی که مردم توی این شهر دائم حرؾ می زنن""خوب مردم این شهر احمقن"او با صدایی نگران که حتی از حالت عادی او هم بیشتر نگران بود گفت:"گوش کن راون، من یه چیزی دارم که باید بهت بگم"ولی حواس من به نشان رقص بود. بلیطها از حاال به فروش می رسند. اگر پیش خرید کنید پنج دالر صرفه جویی کردهاید"بلیطها؟ لعنتی! نمی دونستم که بلیط الزم دارم! باید اونا رو از بلیط فروشی بگیرم یا با تلفن بخرمشون؟"خندیدم و ادامه دادم:"می دونی، این اتفاقیه که وقتی بیرونی برات میوفته""من کامال می دونم. بیرون هر روز بدتر و بدتر میشه"من شوخی کردم:"شاید همه اونا به فروش رسیده باشه و ما مجبور بشیم روی چمن مدرسه برقصیم"اما بکی نخندید"احتماال بهتره که تو و الکساندرتوی قصر یه رقص خصوصی داشته باشید""و دیدن قیافه ترور رو وقتی که من و الکساندر رو با هم می بینه از دست بدم؟"او با لحن عجیبی گفت:"ترور خیلی چیزا می دونه راون"114 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .