12.07.2015 Views

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

‏"به نظر خیلی هیجان انگیز میاد"‏‏"عالیه اما اون هیچ وقت خونه نیست،‏ همیشه داره به یه جایی پرواز می کنه"‏پدر و مادرم به همدیگر نگاه کردند.‏ من به سرعت دخالت کردم:‏‏"بهتره که بریم وگرنه دیرمون میشه"‏الکساندر ناشیانه گفت:‏‏"تقریبا فراموش کرده بودم.‏ راون،‏ این مال توئه"‏او جعبه گلدار را به من داد‏"ممنونم"‏لبخندی مشتاقانه زدم و انرا باز کردم.‏ درون ان گل سینه فوق العاده زیبایی به شکل رز سرخ قرار داشت‏"خیلی قشنگه"‏به پدر و مادرم نگاهی انداختم و گفتم:‏" دیدید ، بهتون که گفته بودم"‏مادرم بیان کرد:‏‏"چقدر عاشقونه"‏وقتی الکساندر سعی کرد انرا بر روی سینه ام سنجاق کند انرا از الکساندر گرفتم.‏ او با نگرانی دستش را پس کشید‏"اخ"‏او پرسید:‏‏"زخمیت کردم؟"‏‏"انگشتم سوراخ شد اما حالم خوبه"‏‏"او به قطره خونی که از انگشت من بر روی زمین می افتاد خیره شد.‏ مادرم با یک دستمالقهوه خوری برداشته بود بین ما ایستاد.‏کاؼذی که از روی میز‏"مادر چیزی نیست،‏ فقط یکم خونه،‏ حالم خوبه"‏به سرعت انگشتم را به درون دهانم فرو کردم و گفتم:‏‏"بهتره که دیگه بریم"‏مادرم ملتمسانه گفت:‏121 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!