. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
من ایستادم"نه! تو کامال عقلتو از دست داد؟ این باور نکردنیه""تو داری میری! تو داری کار میکنی!"او در اطراؾ من شروع به رقصیدن کرد"من به تو افتخار می کنم، تو کوچولوی وحشی برای خودت کار پیدا کردی"من داشتم از درون می سوختم"داری سعی می کنی تا زندگیتو بهتر کنی؟ یا اینکه داری برای پرداخت پول راکت تنیس پدرت این کار رو انجام میدی؟"من اماده بودم تا او را بزنم و این بار سرش را همانند قوطی اسپری از جا بکنم و به گوشه ای پرت کنم. همان زمان متکار ما متوقؾ شد."ترور رفیق، تو گفتی یکم قدم میزنی و میای، من وقت ندارم تا تموم شهر رو دنبال تو بگردم تا پیدات کنم باید بریم"من گفتم:"خوبه... پرستار بچه ات پیدات کرد."ترور خوش مزگی کرد:"من تو رو به سر کارت می رسوندم، اما جایی هست که باید اونجا باشم"زمانی که کمرو دور شد من به ساعتم نگاهی انداختم. عالی شد، روز اول کاری من ودیر کرده بودم.53 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .