12.07.2015 Views

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

‏"من نمی تونم،‏ این خیلی بلنده "من دستانم را به هم قالب کردم و با او بحث کردم:‏‏"تو می تونی،‏ اینجا،‏ من دستامو روی هم می زارم تا کمکت کنم،‏ باید تموم وزنتو بندازی روی این"‏‏"من نمی خوان بهت صدمه بزنم"‏‏"تو نمی زنی،‏ بزن بریم"‏‏"تو مطمئنی؟"‏‏"بکی،‏ من یه ماه برای این کار صبر کردم و اگه تو به این خاطر که می ترسی پاتو بزاری توی دستای من خرابش کنیباید بکشمت"‏او قدمی به جلو گزاشت و من خرناس کوچکی کشیدم،‏ او طوری به دروازه نگاه می کرد که انگار به یک عنکبوتوحشت ناک نگاه می کرد.‏" نمی تونی همونطور اویزون بمونی،‏ باید رد بشی"‏او سعی کرد و انجامش داد،‏ من می توانستم ببینم که همه عظالت بدن او کش امده اند،‏ او سنگین نبود اما نیرومند همنبود:‏‏"وانمود کن که اگه ازش رد نشی میری زندون"‏‏"دارم سعیمو می کنم "من درست مثل رقاصه ها خواندم:‏‏"برو بکی،‏ برو"‏‏"او به ارامی سعود کرد و باالخره به باال ترین میله رسید،‏ ان وقت او واقعا عجیب و ؼریب شد:‏‏"من نمی تونم رد بشم،‏ من می ترسم"‏‏"به پایین نگا نکن"‏‏"نمی تونم تکون بخورم!!!"‏خود من هم شروع به ترسیدن کردم،‏ او می توانست همین حاال همه چیز را خراب کند.‏ ممکن بود سر و کله یک پلیس ویا یک همسایه فضول پیدا شود،‏ یا ممکن بود خود پسر وحشی از اتاق زیر شیروانی بیرون بیاید تا ببیند چه چیزی داردبیشتر از دستگاه پخش سی دی خودش سر و صدا ایجاد می کند.‏‏"اینهاها،‏ من رد شدم"‏من خودم را از دروازه باال کشیدم ، ماهرانه از روی میله طاقی رد شدم و طرؾ دیگر پایین امدم،‏ من طرؾ دیگردروازه ایستادم و نجوا کنان گفتم:‏71 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!