. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
پدرم دستور داد:"پس تو مسئول خونه ای و باید حواست به بیلی باشه"من در حالی که انها را تا اتاق خوابشان دنبال می کردم فریاد زدم:"بیلی رو بپام؟ اون یازده سالشه!"او درحالی که تکه ای کاؼذ را که روی ان شماره هایی نوشته شده بود را به دست من می داد گفت:"اینو بگیر، برای مواقعی که مشکلی پیش میاد. استخدام شدن تو پیش جنیس به من ثابت کرده تو می تونی مسئولیت پذیرباشی. ما فردا بعد از شام بر می گردیم""اما من برای خودم نقشه دارم"او در حالی که برسش را درون کیؾ مسافرتی اش می گزاشت گفت:"پس امشب بکی رو به اینجا دعوت کن، تو همیشه میری خونشون ، یه فیلم بردار و با دیدنش لذت ببر""بکی؟ فکر می کنین اون تنها دوستیه که من دارم؟یا اینکه دلم میخواد تموم زندگیمو تلوزیون تماشا کنم؟"مادرم در حالی که پیراهن بی بند قرمز رنگی را نشان می داد حرفم را برید و گفت:"پائول، اینو هم باید نگه دارم؟""پدر من شونزده سالمه، میخوام شنبه شب رو برم بیرون"مادرم در حالی که یک جفت کفش قرمز پاشنه بلند را در کیؾ جا می داد گفت:" می دونم، اما نه امشب، پدرت امشب منو سورپرایز کرده، کاری که از زمان دانشکده نکرده بود، فقط همین یهراون و بعدش تو می تونی تمام یکشنبه هایی رو که میخوای داشته باشی"باراو پیشانی من را بوسید و منتظر جواب باقی نماند. پدرم به من اخطار داد:"من نصفه شب بهت زنگ می زنم. فقط برای اینکه مطمئن بشم تو، بیلی و راکت تنیس هنوز با همین"من با عصبانیت گفتم:"نگران نباش، من یه مهمونی وحشیانه راه نمیندازم""خوبه، شاید الزم باشه که من از خونه سر میز کارت بازی به عنوان وثیقه استفاده کنم."او به داخل کمد رفت و کتش را بیرون اورد. من به اتاقم رفتم و موهایم را باز کردم، چرا در تمام این مدت هفده سالیکه والدین من با هم ازدواج کرده بودنئد پدرم امشب را برای سور پرایز کردن مادرم انتخاب کرده بود؟81 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .