. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
. ØªÙ Ø§Ù Û ØÙÙÙ Ù Ø§Ø¯Û Ù Ù Ø¹ÙÙÛ Ø§Û٠اثر ٠تعÙ٠ب٠٠ترج٠بÙد٠٠Ùر Ú¯ÙÙÙ Ú©Ù¾Û Ø¨Ø±Ø¯Ø§
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
"مامان، می خوای حرؾ کی رو باور کنی، من یا ناتالی میچل؟ این خیلی مهمه، این اولین رقص الکساندر هم هست. اونخیلی با هوش و رویاییه. اون خیلی چیزا درباره هنر و فرهنگ و ....."پدرم پرسید:"قبرستون؟""اون شبیه به چیزی که مردم میگن نیست! اون محشر ترین پسر توی این سیستم درخشانه البته به جز شما پدر""خیله خوب در این صورت خوش بگذره""پائول"پدرم به سرعت دستور داد:"اما نه توی اون لباس. سارا من خوشحالم که اون میخواد بره به رقص. در حقیقت راون رو باید به زور میفرستادیممدرسه. این عامیانه ترین کاریه که اون این اواخر انجام داده"مادرم به او خیره شد و پدرم دوباره تکرار کرد:"اما نه توی اون لباس"اما پدر، این طبق مد اروپاست""ولی ما توی اروپا نیستیم. ما تو یه شهر کوچیک و آرومیم ، جایی که یقه اسکی ، اباسهای دکمه دار رنگی، استینهایبلند، و دامنهای بلند باب روزه"اعتراض کردم:"امکان نداره"مادرم پرسید:"اون پسر برای تقریبا یه سال از اتاقش خارج نشده و تو می خوای بزاری دخترمون رو اون شکلی همراهی کنه؟ پائولیه کاری بکن"پدرم به سمت کمد رفت و در حالی که یکی از کتهای ورزشی اش را بیرون می اورد به من گفت:"ایناها، اینو بپوش، این سیاه رنگه"من با ناباوری به او خیره شدم"یا اینو بپوش یا حوله حموم سیاه منو می پوشی""من با اکراه کت را گرفتم. مادرم دخالت کرد:"و ما این پسر محشر توی سیستم درخشانو زمانی که اومد تا تو رو با خودش ببره می بینیم؟"118 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .