12.07.2015 Views

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

‏"چطوری درباره من اطالعات به دست اوردی؟"‏‏"جیمسون باید راکت رو به تو بر می گردوند اما اونو به اون پسره مو بلوند بازی کن فوتبال که می گفت دوست پسرتهداد.‏ احتماال اگه ندیده بودم با راکتت به دستش ضربه زدی و ولش کردی داستانشو باور می کردم "‏"خوب،‏ تو درست میگی اون دوست پسر من نیست،‏ اون عوضی و پست فطرت مدرسه ماست"‏‏"اما خوشبختانه اون برای اثبات داستانش اسم و ادرستو به جیمزسون گفت و اینطوری بود که فهمیدم چطوری باید پیداتکنم."‏چشمانرویایی او مستقیما به من خیره شد.‏‏"فکر نمی کردم دوباره تو رو در حال گشتن خونه پیدا کنم.‏ "‏"خوب...."‏صدای خنده ما در سالن پژواک پیدا کرد.‏ پرسیدم:‏‏"والدینت کجان؟"‏‏"رومانی"‏من با اشاره به این موضوع پرسیدم:‏‏"رومانی؟!‏ این همون رومانی نیست که دراکوال اونجا زندگی می کرد؟"‏‏"اره"‏چشمهایم کامال باز شد:‏‏"با دراکوال رابطه ای داری؟"‏او با صدای نگرانی شوخی کرد:‏‏"اون هیچ وقت به دیدن خانوادش نمی یاد"‏‏"تو یه دختر ؼیر عادی هستی.‏ تموم زندگیتو توی دالس ویل بودی"‏‏"دالس ویل؟ امکان نداره،‏ این چیزیه)ؼیر عادی(‏ که من این شهرو صدا می کنم"‏‏"خوب دیگه چی می تونیم اینجا رو صدا بزنیم؟اینجا هیچ جایی برای تفریحات شبانه هست؟ برای مردمی مثل من و تو؟"‏می خواستم بگویم مردمی مثل من و تو،‏ خون اشامها؟ او ادامه داد:‏‏"من قبال توی نیویورک و لندن زندگی کردم"‏‏"شرط می بندم اونا شبا کارای زیادی برای انجام دادن هست و تعداد زیادی مردم شب رو"‏87 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!