12.07.2015 Views

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

کند.‏ تردید کردم و حس می کردم دلم می خواهد به قصر بر گردم،‏ قبل از اینکه رویم را بر گردانم برای یک دقیقه به اونگاه کردمچیزی را که به دنبالش بودم پیدا کرده بودم.‏چهاردهم:‏ فصلجستجوی داغبعد از اینکه به بکی زنگ زدم و ماجراجویی هیجان انگیزم را برایش تعریؾ کردم از بی خوابی درد می کشیدم.‏ فکرنمی کنم این تمام شدن شب بود که من را بیدار نگه می داشت.‏ این پسر اسرار امیز،‏ تاریک و با رویایی ترین چشمانیکه من تا به حال دیده بودم،‏ بود.‏ قلب من داشت مثل سرم می چرخید.‏ او زیبا بود،‏ صورتش،‏ چشمهایش،‏ لبهایش،‏ کامالخارق العاده بود که او در دست خوئدش حلقه مرا در دست داشت.‏چرا او سعی نکرد تا پلیس را صدا بزند؟ چرا او حلقه مرا پوشیده بود؟ ایا او واقعا یک خون اشام بود؟ کی می توانستم اورا دوباره ببینم؟من قبال پسر وحشی را گم کرده بودم.‏ من تا صبح روز بعد بر روی تاب درون پارک ایوانز تابخوردم،‏ سر گیجه من از شب قبل هنوز به قوت خود باقی بود.‏ زمانی که بکی رسید دست از تاب خوردن برداشتم و تمامداستان را برایش دوباره تعریؾ کردم،‏" خوش شانسی که اون تو رو نکشت"‏74 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!