12.07.2015 Views

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

. تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی بردا

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

‏"الکساندر رویاییه،‏ هنوزم می تونم جای سوزش لباش رو روی گونه ام حس کنم.‏ بکی،‏ برای اولین بار من نمی خوام ازاین شهر فرار کنم.‏ چون باالی بنسون هیل پسر وحشی رویایی من زندگی می کنه.‏ نمی تونم جلوی خودمو بگیرم که بهاون فکر نکنم.‏ ارزو می کنم که ای کاش می شد تو هم اونو ببینی،‏ اون وقت می دیدی که اون چقدر تماشاییه"‏ناگهان یک کمرو قرمز کنار ما متوقؾ شد.‏ ترور با همان صدای ولگردانه ای که معموال داشت اعالم کرد:‏‏"مت دیشب ماشین بکی رو دم در قصر عجیب و ؼریبا دیده."‏او به بکی نگاه کرد و پرسید:‏‏"داشتین سعی می کردین روی دیوار قصر رنگ بپاشین؟"‏من در حالی که هنوز به دیشب فکر می کردم و لبخند می زدم مدافعانه گفتم:‏‏"نه"‏نمی گزاشتم ترور حال عالی من را خراب کند.‏ ترور در حالی که هنوز به بکی خیره شده بود گفت:‏‏"پس تو تو دردسر نیفتادی دختر گرگ نما؟"‏بکی به نظر هراسان می امد.‏ مت گفت:‏‏"بزن بریم ترور"‏من به او گفتم:‏‏"ما خیلی دوست داریم تا با شما جنتلمنها حرؾ بزنیم اما وسط یه جلسه هستیم،‏ پس باید از منشیم وقت بگیری"‏ترور با خنده گفت:‏‏"االن دیگهشرلی توی بستنی هاتش مواد میریزه؟ فکر نمی کنم اگه گردنتو گاز بگیرم دیگه یادت بمونه که جنتلمن چیه"‏‏"من به لیسیدن بستنی قیفی ام ادامه دادم.‏ ترور حدس زد:‏" یا ممکنه تو رفته باشی اون باال،‏ تو همیشه توی دردسر میوفتی"‏‏"شاید اونا والدین بکی بودن،‏ این تراک اوناست،‏الزم نیست به اندازه دانشمندا با هوش باشی تا اینو بفهمی"‏‏"من فقط داشتم فکر می کردم که ممکنه شما با اون ابسکورن قرار بزارین،‏ اوه،‏ فراموش کردم که اون فقط کله خفاشهارو می کنه،‏ به اونها تبدیلتون نمی کنه"‏‏"فکر کنم دارم صدای مادرتو که داره صدات می کنه میشنوم."‏‏"اونها درست شبیه به تو هستن و تو اینو می دونی،‏ رنگ پریده های بد بخت و دور افتاده های اجتماع.‏ اونا هنوز سعینکردن تا به جمعیت مردم این کشور ملحق بشن،‏ اما اون موقع هم ما خون اشامها رو قبول نمی کنیم"‏من خندهای زورکی گفتم:‏95 تمامی حقوق مادی و معنوی این اثر متعلق به مترجم بوده و هر گونه کپی برداری و انتشار از ان به هر نحو منوط به اجازه مترجم می باشد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!